هر چند طرحهای مطرح شــده دولت به صورت جزئی مزایایی داشــتهاند اما به صورت یک طرح کلی فاقد هر گونه اعتباری در تحقق حذف دهکهــای پردرآمد جامعه بودهاند. طرحهایی که پیش از اجــرا باید موضوعات مختلفی چون رعایت و تحقق عدالت اجتماعی، کاهش هزینههای تولید و وارد نشدن فشار و آسیب بر تولید و صرفهجویی آن مورد بررسی دقیق قرار داده شود به هیچ وجه مشمول چنین ریزنگریهایی قرار نگرفته اســت؛ بنابراین در صورتی میتوان حذف دهکهای پردرآمد را عملیاتی دانست که طرحهای عنوان شــده به صورت کلی با توجه به نکات مورد نظر اقتصاددانان و کارشناسان اقتصادی خبره که در قالب پیشنهادهایی به دولت ارائه شده، به صورت یکجا به منصه اجرا گذاشته شود.
بیشــک تأثیر طرحهای یارانهای و حذف آنها بر مــوارد مختلف و مهمی چون تورم و اشــتغال به عنوان شاخصهای مهم اقتصادی باید مورد بررسیهای دقیق و کارشناسی قرار بگیرد. اینکه کدام یک از طرحهای مورد نظر کارشناسان هزینه کمتری به دولت و جامعه تحمیل میکند و پیامدهای آن چگونه است باید در دستور کار قرار داده شود.
آنچه در این بین مهم انگاشته نشده، نبود عزم و اراده قطعی دولت در شناسایی اقشار پردرآمد و بررسی راههای مورد نظر کارشناسان در تحقق درست این مسئله برای تدوین طرح مناسب حذف یارانه پردرآمدهاست.
حذف یارانه خانوارها براساس میزان مصرف انرژی آنها تأثیر چندانی بر تولید و ادامه فعالیت بنگاههای تولیدی مجوزدار ندارد؛ بلکه برخی از خانوادههایی که بدون مجوز در منازل خود اقدام به تولید میکنند ممکن اســت مشمول حذف یارانه براساس میزان مصرف بالای انرژی خود شوند؛ بنابراین اکتفا به میزان مصرف انرژی، راهکار اصولی و عملی برای حذف دهکهای پر درآمد نیست؛ تحقق این امر منوط به اراده دستگاههای دولتی در بررسیهای مختلف کشف داراییهای افراد و ثروتهای آنان است، در غیر این صورت حذف خانوارها بر مبنای میزان مصرف انرژی به هیچ وجه اصل برآوردهکننده این خواسته نیست.
نظر شما